بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 84
کل بازدید : 350737
کل یادداشتها ها : 64
چرا باید برای شهادت امام حسین(ع) و یارانش عزاداری و گریه کنیم؟
ظلمی که بر امام (ع) و اهل بیت و یاران ایشان تحمیل شد، دل هر انسان نیکوسیرتی را به درد میآورد و روح آدمی را سخت میآزارد. چگونه میتوان در مواجهه با این چهره از عاشورا متأثر نشد؟! امام حسین (ع) به واسطه شخصیت عالیقدر و شهادت قهرمانانهاش مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است.
کیست که بشنود در آن صحرای سوزان با وجود عطش جانکاه، در میان صدها مأمور دشمن حضرت ابی الفضل العباس (ع) خود را به شریعه رساند و چون در رودی عظیم و آب گوارا قرار گرفت و آب را تا دهان آورد، ولی همین که به یاد تشنگی حضرت ابی عبداللَّه(ع) و فرزندانشان افتاد به خود اجازه نوشیدن نداد و لب تشنه با مشک پر از آب برگشت، این مردانگی و شرافت، او را به ریختن اشک وادار نسازد؟!
در حال گریه و رقت و هیجان، انسان بیش از هر حالت دیگر خود را به محبوبی که برای او میگرید نزدیک میبیند، در حقیقت در آن حال است که خود را با او یکسان میبیند. گریه بیشتر از خود بیرون آمدن و خویش را فراموش کردن و با محبوب یکی شدن. به تعبیر شهید مطهری «گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح وی و موافقت با نشاط و حرکت او است».(1)
عزاداری و اشک و مأتم برای سالار شهیدن و سوگواری از جهات دیگر نیز قابل توجه و شایسته است که به شرح آنها میپردازیم:
أ) تولی و تبری:
عزاداری، نیز لعن و نفرین بر قاتلان، ادای تکلیف تولی و تبری است که از فروع دین و تکالیف شیعه است.
اشک ریختن نوعی بیعت و امضا کردن پیمان و قرارداد دوستی با سید الشّهدا، نیز ابراز انزجار و تنفّر از قاتلان حضرت است. هم چنین نشانه پیوند قلبی با اهل بیت و سیدالشّهدا(ع) است. اشک، دل را سیراب میکند، عطش روح را برطرف میسازد، و نتیجه محبتی است که نسبت به اهل بیت حاصل میشود. نیز نشانه همدلی و هماهنگی روحی با ائمه اطهار است. قلبی که مهر حسین(ع) داشته باشد، بی شک به یاد مظلومیت و شهادت او میگرید.
قرآن و روایات نیز دوستی خاندان رسول اکرم(ص) و اهلبیت(ع) را بر مسلمانان واجب کرده است.(2) روشن است که دوستی پیامدهایی دارد و دوستدار راستین، کسی است که شرط دوستی را - چنان که باید و شاید - به جا آورد. یکی از مهمترین شرایط دوستی، همدردی و همدلی با دوستان در مواقع سوگ و اظهار سرور در شادی آنان است.(3) از این رو در احادیث، بر برپایی جشن و سرور در ایام شادی اهلبیت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأکید فراوان شده است.
حضرت علی(ع) میفرماید: «یفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا ویبذلون أموالهم وأنفسهم فینا، اولئک منّا وإلینا؛(4) شیعه و پیروان ما در شادی و حزن ما شریکند و دارایی و جان خویش را در راه ما بذل میکنند.آنان از ما هستند و بازگشتشان به سوی ما است».
امام صادق(ع) فرمود: «شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا یسوؤهم ما یسؤنا ویسرّهم ما یسرّنا؛(5) شیعیان ما پارهای از وجود ما هستند و از زیادی گل ما آفریده شدهاند؛ آن چه که ما را بدحال یا خوشحال میسازد، آنان را بدحال و خوشحال میگرداند».
بر این اساس وظیفه عقلانی و شرعی، ایجاب میکند که در ایام عزاداری اهلبیت(ع)، حزن و اندوه خود را به «زبان حال»، یعنی با اشک و زاری، مانند افراد غمزده اظهار نماییم؛ طبق فرموده امام صادق(ع): عزاداران سیدالشهدا در روز عاشورا از آب و غذا دوری جویند تا آن که یک ساعت از وقت فضیلت نماز عصر بگذرد، آن گاه به جامی از آب بسنده کنند(6) لباسی بپوشیم که از حیث جنس و رنگ و نحوه پوشش، حکایتگر اندوه و ناراحتی است.
امام رضا (ع) به ریان بن شبیب، که روز اول محرم به محضر حضرت شرفیاب شد، فرمود: « إن کنتَ باکیاً لشیءٍ فابکِ علی الحسین فإنّه ذُبِح کما یذهب الکبش...؛(7) اگر بر مصیبتی گریه میکنی، بر حسین بن علی گریه کن چون که آن بزرگوار را همانند گوسفند سر بریدند و همراه او هیجده تن از اهل بیت او ـ که در زمین همانندی نداشتندـ به شهادت رسیدند. اگر خوشحال میشوی از این که در درجات عالی بهشت با ما باشی، در حزن ما محزون و در شادی ما شاد باش».
ب) انسانسازی:
از آن جا که در فرهنگ شیعی، عزاداری باید از سر معرفت و شناخت باشد؛ همدردی با آن عزیزان، یادآوری فضایل، مناقب و آرمانهای آنان است و بدین شکل، آدمی را به سمت الگوگیری و الگوپذیری از آنان سوق میدهد.
فردی که با معرفت در مجالس عزاداری، شرکت میکند، شعور و شور و شناخت و عاطفه را درهم میآمیزد و در پرتو آن، انگیزهای قوی در او پدیدار میگردد و هنگام خروج از مراسم عزاداری مانند دوستداری میشود که با روح معشوق پیوند برقرار کرده، فعّال و شتابان به دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است. اشکی که بیانگر پیوند عاطفی و رابطه مکتبی و اتصال روحی با راه و فکر و خطّ سید الشهدا است، حتماً زمینه ساز پرهیز از گناه میگردد.
ج) جامعهسازی:
هنگامی که مجلس عزاداری، موجب انسانسازی شد، تغییر درونی انسان به عرصه جامعه نیز کشیده میشود و آدمی میکوشد آرمانهای اهلبیت(ع) را در جامعه حکمفرما کند.
عزاداری برای اهلبیت(ع) زمینه را برای حفظ آرمانهای آنان و پیاده کردن آنها فراهم میسازد. به همین دلیل میتوان گفت: یکی از حکمتهای عزاداری، ساختن جامعه براساس الگوی ارائه شده از سوی اسلام است.
د) انتقالدهنده فرهنگ شیعی به نسل بعد:
کسی نمیتواند منکر این حقیقت شود که نسل جدید در سنین کودکی، در مجالس عزاداری با فرهنگ اهلبیت(ع) آشنا میشوند. عزاداری و مجالس تعزیه، یکی از عناصر و عوامل برجستهای است تا آموزههای نظری و عملی امامان، به نسلهای آینده منتقل شود. مراسم عزاداری، به دلیل قالب و محتوا، بهترین راه برای تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایی آنان با گفتار و کردار اهلبیت(ع) است.
هـ) زنده نگه داشتن و ترویج دائمی مکتب:
زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگه داشتن و ترویج دائمی مکتب قیام و انقلاب در برابر طاغوتها و تربیت کننده و پرورش دهندة روح حماسه و ایثار است.گریه بر مصائب سالار شهیدان باعث زنده نگه داشتن نهضت حسینی است. چنان که به اسارت رفتن خاندان امام باعث پایمال نشدن خون شهیدان کربلا شد. در اثر رساندن پیام امام به مردم کوفه و شام توسط امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) نهضت عاشورا به ثمر نشست. برپایی مجالس عزا نیز ادامه دادن رسالت پیام رسانان عاشورا است. گریستن در سوگ شهدای کربلا، تجدید بیعت با عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذیه فکری و روحی با این مکتب است.
از این رو ائمه(ع) به گریستن بر مظلومیت شهدای کربلا تأکید کردهاند. برای گریه بر مصیبتهای امام حسین(ع) ثوابها و فضیلتهای فراوان ذکر کرده و فرمودهاند که چشم گریان بر کربلائیان، چشمه فیض خدا است.(9)
فضیلتها و ثوابهای زیادی که برای گریه بر امام حسین(ع) در روایات ذکر شده، در صورتی است که گناه و فسق و آلودگی انسان در حدی نباشد که مانع رسیدن فیض الهی گردد.
گریه در فرهنگ عاشورائیان سلاح همیشه برّانی است که فریاد اعتراض به ستمگران را دارد. اشک زبان دل است و گریه فریاد مظلومیت. رسالت اشک نیز پاسداری از خون شهید است. به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) «گریه کردن در عزای امام حسین، زنده نگه داشتن نهضت است. گریه بر مظلوم، فریاد مقابل ظالم است».(10)
اما در مورد سؤال دوم: روایتی از حضرت نقل شده، که فرمود: «أنا قتیل العبرة لا یذکرنی مؤمنٌ إلاّ اسْتعبر؛(11) نیز روایت دیگر: «لا یذکرنی مؤمن إلاّ بکی؛ من کشتة اشکم. هر مؤمنی مرا یاد کند، اشکش جاری شود (یا گریه میکند)».(12)
این فرموده امام حسین (ع) اشاره به آینده و پس از شهادت خود است. او از این حقیقت آگاهی داشت که در قلبهای مومنان جای دارد و اشکهای بسیار در شهادت او ریخته خواهد شد.
این جملات به این معنا نیست که امام (ع) شهید شد تا مردم بگریند و به ثواب برسند، بلکه بیانگر آثار و پیامد شهادت او است. علت قیام حضرت، نجات امت از جهالت و گمراهی بود، ولی سرشک عاشقان، برخاسته از عشق فطری هر مؤمن به اوست.
پینوشتها:
1. شهید مرتضی مطهری، (ضمیمه قیام و انقلاب مهدی) ص 124.
2. شوری (42) آیه 23؛ هود (11) آیه 29؛ میزانالحکمه، ج 2، ص 236.
3. المحبة فی الکتاب والسنة، ص 169 - 170 و 181 - 182.
4. بحارالانوار، ج 44، ص 287.
5. همان، ج65، ص 24.
6. سفینه البحار،ج3،ص497، ماده عشر.
7. امالی صدوق، ص 112، مجلس27، حدیث5.
8. همان، ص 113.
9. بحار الأنوار، ج 44، ص 286.
10. صحیفه نور، ج 8، ص 70.
11. کامل الزیارات، ص 215؛ بحار الانوار، ج 98، ص 331.
12. همان.